بنا به خبر دريافتى٬ کارگران نازنخ بدنبال يکهفته مبارزه و کشمکش بالاخره موفق شدند امروز يکشنبه ١٣ بهمن ماه ٢ ماه از حقوق معوقه خود را بگيرند. کارگران نازنخ ٧ ماه حقوق معوقه خود را از کارفرما طلب دارند. کارگران نازنخ طى يکماه اخير بارها در مقابل ادارات دولتى تجمع داشتند و خواهان پرداخت حقوق معوقه خود شدند اما هر بار با وعده جوابشان کردند. وعده هائى که بدنبال پايان اعتراض جائى گم و گور ميشد. اينبار کارگران تصميم گرفتند که به تهران بروند و در مقابل مراکز دولتى اعتراض کنند.
روز پنجشنبه ١٠ بهمن بيش از ٣٠٠ نفر از کارگران از قزوين به تهران ميروند و تجمع خود را با سردادن شعار و برافراشتن پلاکاردها مقابل ساختمان رياست جمهورى شروع ميکنند. ساعاتى قبلتر کارگران به وزارت صنايع و معادن مراجعه کردند اما نتيجه اى نگرفتند. بدنبال تجمع و صداى بلند شعارهاى کارگران از طرف مسئولين دولتى از کارگران معترض ميخواهند که به تجمع خود پايان دهند. اما کارگران خشمگينانه و با شدت مى ايستند و اعلام ميکنند تا حقوق ما را پرداخت نکنيد از اينجا تکان نميخوريم. يکى از مسئولين نيروى انتظامى خطاب به کارگران ميگويد بهتر است برگرديد. اگر اينجا بمانيد ما مجبور هستيم شما را دستگير کنيم. کارگران پاسخ ميدهند بايد همه ما را دستگير کنيد. در پاسخ تهديدات نيروهاى انتظامى کارگران با صداى بلندتر به شعار دادن ادامه ميدهند. بعد از مدتى يکى ديگر از مسئولين نيروى انتظامى با ظاهرى دلسوزانه ميان کارگران مى آيد و ميگويد از شما خواهش ميکنم تمام کنيد و برويد٬ شعار ندهيد و اين شعارها را جمع کنيد. به ما دستور شليک دادند! کارگران قبول نميکنند و پنجشنبه شب را در مقابل رياست جمهورى و در خيابان ميمانند. اينبار يکى ديگر از مسئولين که خودش را هم معرفى نميکند ميان کارگران مى آيد و ميگويد ما براى شما ٣ اتوبوس تهيه کرديم. شب را اينجا نمايند و برويد مقبره امام. آنجا به شما غذا ميدهند. شب را آنجا بمانيد و بعد برگرديد شهر خودتان. ما قول ميدهيم که حقوق ٣ ماه شما سريعا پرداخت شود. کارگران قبول نميکنند. فريادها بلند است و بلند تر ميشود. کارگران ميگويند ازاين وعده ها زياد شنيديم. بالاخره معاون وزير صنايع و معادن با خط و امضاى خودش نامه مينويسد و يک کپى از نامه را به کارگران ميدهد که اگر حقوق شما تا وقتى که برگشتيد پرداخت نشد ما جوابگو هستيم.
کارگران بعد از دو شبانه روز به قزوين برميگردند. ديروز شنبه ١٢ بهمن کارگران منتظر ميشوند که حقوقها پرداخت شود اما خبرى از پرداخت حقوق نيست. همان ديروز کارگران تصميم ميگيرند که مجددا به تهران بروند و اعتراض خود را ادامه بدهند. کارگران قصدشان را رسما به ارگانهاى دولتى اعلام ميکنند. از مرکز نيروى انتظامى و پليس راه به کارگران ميگويند که شما نميتوانيد به تهران برويد. کارگران پاسخ ميدهند که اتوبوس هم کرايه کرديم. وقتى شما جواب نميدهيد ما ميرويم پيش آقاى معاون وزير که امضايش براى ما يک ريال ارزش نداشته که هيچ٬ کلى هم هزينه کرديم! بدنبال تصميم کارگران بر ادامه اعتراض از استانداى و اداره کار مى آيند و از کارگران ميخواهند که بمانند و به تهران نروند و آنها ترتيبى ميدهند که حقوقها پرداخت شود.
بالاخره امروز يکشنبه ١٣ بهمن بعد از يک هفته اعتراض و اعتصاب و راه بندان و تظاهرات در قزوين و تهران٬ کارگران نازنخ حقوق ٢ ماه خود را از حلقوم کارفرما بيرون کشيدند. اما رسما به مقامات هشدار دادند و اعلام کردند ما هنوز حقوق ۵ ماه ديگر طلب داريم و اگر تا ١۵ بهمن پرداخت نشود ما مجددا به تهران خواهيم رفت. کارگران ميگفتند که جان ما به لب رسيده٬ شما جنگ را نه تنها به ميان ما کارگران کشيده ايد بلکه شيرازه خانواده هايمان دارد از هم مى پاشد. ما اعلام ميکنيم ديگر جاده بستن راه حل نيست. دور از چشم مردم ما را سرکوب ميکنند٬ ميگيرند و خانواده هاى ما را کتک ميزنند. يا پرداخت کامل حقوق هاى ما يا وعده ما ١۵ بهمن جلو رياست جمهورى در تهران!
اين اعتراض موفق کارگران نازنخ فضا را براى کارخانه همسايه و کارگران فرنخ که وضعيت نسبتا مشابهى دارند عوض کرد و روحيه اعتراضى را بالا برد. لازم به ذکر است که اين دو کارخانه قبلا يک کارخانه بوده و بعد از درگذشت صاحبش توسط دو پسرش اداره ميشود و با ديوار و نرده اى از هم جدا ميشود. با اينحال کارگران اين دو مرکز کمتر توانستند بطور هماهنگ اعتراض کنند. اما اين واقعه کارگران فرنخ را بر آن داشت که آنها نيز امروز يکشنبه در اعتراض به عدم پرداخت حقوق هاى معوقه شان تجمع و اعتراض کنند. کارگران فرنخ نيز اعلام کردند که اگر تا ١۵ بهمن حقوق هايشان پرداخت نشود آنها هم براى اعتراض و تجمع به تهران ميروند.
کارگران در اعتراض اخيرشان هيچ نماينده اى معرفى نکردند. بدليل تجارب دستگيرى نمايندگان و ارعاب آنها در اعتراضات قبلى اينبار کارگران از اول تا آخر دسته جمعى اعتراض کردند و دسته جمعى حرف زدند. اعلام کردند که همه ما با هم هستيم و بايد مذاکرات و تصميمات در جمع کارگران و در حضور مجمع عمومى آنها صورت گيرد. با اين سياست کارگران موفق شدند شيوه هاى ارعاب و دستگيرى توسط نيروهاى امنيتى را خنثى کنند و اتحاد مبارزاتى قويترى را بنمايش گذاشتند.
حزب٬ پيروزى کارگران و بيرون کشيدن گوشه اى از حقوق و دستمزد دزديده شان را از گلوى کارفرما تبريک ميگويد و تداوم متحدانه همين سياست را به کارگران در مراکز ديگر توصيه ميکند. هرگاه کارگران نيروى متحدشان را بميدان بکشند و با اراده اى واحد به ميدان بيايند٬ پيروزى در دسترس تر است. هر وقت کارگران امرشان را اجتماعى ميکنند و به وسط جامعه ميکشانند٬ سرکوب آنها هزينه بيشترى براى رژيم ضد کارگر اسلامى دارد. هر گاه کارگران سنت مجمع عمومى را در حين مبارزه و اعتصاب بدست ميگيرند٬ ميتوانند مانند تن واحد عمل کنند و اعتراض موجود در ميان کارگران را پشتوانه مبارزه شان کنند. براى ١۵ بهمن بايد آماده شد. بايد از هر سياستى که تلاش دارد تفرقه و ارعاب در ميان کارگران ايجاد کند پرهيز و با شدت با آن مقابله کرد. اگر ٧٠٠-٨٠٠ کارگر دو کارخانه مانند تنى واحد ظاهر شوند بدون ترديد ميتوانند همه حقوقها را نقد کنند. حزب براى اعتراض و مبارزه کارگران نازنخ و فرنخ آرزوى موفقيت ميکند و کارگران شهرک صنعتى قزوين را به حمايت از اعتراضات هم طبقه ايهايشان دعوت ميکند.